برآورد فضای مورد نیاز موتور خانه
از دیدگاه مهندسی، ایدهآل این است که فضای اختصاص یافته برای موتور خانه یا اتاقهای هواساز نسبت به ساختمان موقعیت مرکزی داشته باشند که این موجب کاهش طول واندازه کانالها و لولهها، سادهتر شدن طرح شفتها تمرکز و نتیجتا تسهیل کار سرویس و نگهداری تاسیسات خواهد شد. این امر همچنین موجب کاهش قدرت مورد نیاز برای موتور بادزن ها و پمپها شده و هزینهی عملکرد سیستم را پایین میآورد.
اما به دلایل بسیار اغلب امکان دادن فضای مرکزی ساختمان موتور خانه تاسیسات یا اتاق هواساز و غیره وجود ندارد و اما دست کم باید سعی شود که تا حد امکان موتور خانه تاسیسات مکانیکی؛ تجهیزات الکتریکی و سیستم آب و فاضلاب ساختمان در جنب یک دیگر قرار گیرند.
محل موتورخانه تاسیسات معمولا در زیرزمین یا طبقات پایینتر ساختمان است. ارتفاع سقف این فضاها برحسب چگونگی کانال کشی، لوله کشی و اندازه دستگاهها وتجهیزات؛ باید بین 12 تا 20 فوت (4 تا 6 متر) باشد:
وسایل سیستم تهویه مطبوع وگرمایش شامل دیگ وتجهیزات جانبی مربوطه، چیلر وتجهیزات جانبی از قبیل پمپها وغیره: برخی از تجهیزات HVAC از نظر محل نصب بسیار انعطاف پذیرند؛ به طوری که مثلا گاهی به لحاظ اقتصادی چیلر را روی پشت بام نصب میکنند. گرچه به این ترتیب هزینههای مربوط به مستحکم کردن سازه پشت بام و کارهای الکتریکی افزایش مییابد، اما این خرجها با صرفه جویی حاصله در لوله کشی و انرژی مصرفی و کاهش هزینههای مربوط به کار دستگاه در فشار پایینتر جبران میشود. حتی دیگ را هم میتوان روی پشت بام نصب کرد. با این کار دیگر احتیاجی به تعبیه دودکش در ساختمان نیست. استفاده از سوخت گاز عملیتر و کم هزینهتر از گازوئیل است چرا که دیگر به منبع ذخیره گازوئیل و ملزوماتی مثل سیستم پمپاژ سوخت و لوله کشیهای مربوطه نیازی نیست.
با استفاده از وسایل بازیابی گرما همواره با دستگاه چیلر میتوان سایز دیگ را به میزان قابل توجهی کاهش داده وفضای بزرگی را در موتور خانه صرفه جویی کرد.
نصب برج خنک کن اغلب مشکلاتی را به همراه دارد. در بیشتر موارد، خصوصا در ساختمانهای بزرگ، استفاده از برج خنک کن ضروری است. چنانچه طبق طرح قرارباشد برج خنک کن روی سطح زمین مستقر شود باید حداقل 100 فوت (30 متر) با ساختمان فاصله داشته باشد به دو دلیل یکی دوری جستن از سروصدای برج خنک کن که موجب آزار ساکنین ساختمان میشود و دیگری جلوگیری از ورود هوای مرطوب خروجی از برج خنک کن به داخل ساختمان از طریق درها و پنجرهها همین فاصله باید نسبت به پارکینگ نیز منظور شود چرا که رطوبت هوای خروجی از برج خنک کننده به دلیل محتوای مواد شیمیایی آن ممکن است به رنگ اتومبیلها صدمه بزند.
وقتی قرار است برج خنک کننده روی پشت بام نصب گردد باید حتما برای جلوگیری از انتقال ارتعاشات و سروصدای آن به ساختمان تمهیدات لازم اندیشیده شوند. بعضی از انواع برج خنک کن نسبت به برخی دیگر کم صداتر هستند که این پارامتر هنگام انتخاب برج باید لحاظ شود.
کف برج خنک کن، خاصه در انواع بزرگ آن باید روی شاسی فولادی به بلندی 4 تا 5 فوت (حدود 5/1 متر) قرار گیرد تا کارهای لوله کشی و تعمییر و نگهداری به راحتی صورت پذیرند.
فضای لازم برای اتاق هواساز و بادزن
در ساختمانهای چند طبقه اتاقهای هواساز و بادزن زیرزمینها و طبقه اول معمولا در طبقات پایینی ساختمان در نظر گرفته میشوند حالا یا در خود زیرزمین یا در طبقه دوم. چنانچه اتاق های هواساز در طبقه دوم باشند، دسترسی به هوای تازه خارج و تخلیه هوای داخل و همچنین نقل وانتقال تجهیرات راحتتر است. در ساختمانهایی که سطح زیربنای طبقات وسیع باشد اغلب از چند اتاق هواساز در هر طبقه استفاده میشود.
اما در بسیاری از ساختمانهای مرتفع یا اصطلاحا «برج» ممکن است یک اتاق هواساز برای 10 تا 20 طبقه مورد استفاده قرار گیرد؛ یک اتاق هواساز برای طبقات پایینی، یکی برای طبقات میانی ساختمان و یک اتاق هواساز هم روی پشت بام برای طبقات بالایی ساختمان.
مقررات جدید بناهای مرتفع ایجاب میکند که ساختمان ها در سطح یا ارتفاع به چند بخش تقسیم شوند تا ایمنی ساکنین در صورت بروز آتش سوزی بهتر تامین گردد و این ممکن است روی تعداد و وسعت اتاقهای هواساز و محل آنها تاثیر بگذارد ولی به هر حال محل اتاق هواساز باید در جایی باشد که از نظر کانال کشی حداکثر تسهیلات و حداقل هزینه را در بر داشته باشد.
شفتهای داخلی (Interior Shafts)
شفتهای داخلی همان کانالهای قدیمی هستند که از درون آنها کانالهای رفت و برگشت هوا لوله کشی آب رفت (از) و برگشت (به) چیلر، لوله کشی رفت و برگشت سیستم گرمایش، سیم کشیهای برق، و خلاصه تمامی شریانهای تاسیسات ساختمان عبور میکنند.
این مهم است که شفتها از راه پله و چاه آسانسور حداقل دو برابر عرض خود فاصله داشته باشند تا بتوان در هر طبقه کار لوله کشی، کانال کشی وسیم کشی را در سقف یا کف به مقصد مورد نظر انجام داد. عموما اجرای شفتهایی با نسبت ظرافت (Aspect Ratio) از 2:1 تا 4:1 راحتتر از شفتهای گرد است. سایز، تعداد و محل شفتها در ساختمانهای مرتفع حائز اهمیت است. از دیدگاه مهندسی، مطلوب این است که کانال کشی بیش تر به طور قائم صورت گیرد و حتی المقدور کانال کشی افقی کمتر باشد تا هزینههای مربوطه کاهش یابد؛ بالانس سیستم آسانتر صورت گیرد، برخورد با سیستم لوله کشی و ستونهای فلزی ساختمان و سیستم روشنایی وغیره کمتر شود و بالخره به مهندس معمار این امکان را بدهد که فاصله کف تا کف طبقات را کم کند. تعداد شفتها تابعی از فرم و وسعت ساختمان است. اما در ساختمانهای بزرگ از جنبههای مختلف، عاقلانه تر این است که بجای یک شفت بزرگ، چند شفت کوچکتر منظور گردد. همچنین ممکن است مطلوب باشد که شفتهای کانالهای رفت و برگشت مجزا باشند تا شمار تقاطع کانالها به حداقل رسیده و کار کانال کشی راحتتر صورت پذیرد. ایدهآل این است که برای شفتها 10 تا 15 درصد فضای اضافی جهت توسعه یا تغییرات آینده منظور گردد.
نقل و انتقال دستگاهها وتجهیزات
در طراحی صحیح موتور خانه تاسیسات یا اتاقهای هواساز و بادزن باید مسئله نقل و انتقال دستگاههای بزرگ و سنگین به داخل اتاق و بالعکس کاملا مورد توجه قرار گیرد. چه در غیر این صورت هزینه نقل و انتقالات و تعمییرات سیستم زیاد خواهد بود.